«کتاب ماه و دختری که عطرش را میفروخت» از محمد تقی حسن زاده توکلی در بهار ۱۳۹۸ توسط انتشارات سیب سرخ منتشر شده است.
این کتاب ۹ داستان کوتاه به سبک رئالیسم جادو است سبکی که در ایران هنوز خیلی بدان پرداخته نشده و نویسندگان ایرانی همچنان علاقهمند به وقایع نگاری و واقعیت نگاری هستند و چندان تمایلی به تخیل و ایجاد لحظههای فانتزی در داستانهایشان ندارند. اما حسن زاده تلاش کرده برخلاف آنچه عرف داستاننویسی ایرانی است بدان بپردازد.
رئالیسم جادویی (به انگلیسی magic realism): یکی از شاخههای واقعگرایی است. رئالیسم از مکاتب ادبی است که در آن ساختارهای واقعیت دگرگون میشوند و دنیایی واقعی، اما با روابط علت و معلولی خاص خود آفریده میشود؛ درواقع، رئالیسم جادویی، ترکیبی از واقعیت، افسانه و تاریخ است. در داستانهایی که بهسبک واقعگرایی جادویی نوشته شدهاند، همه چیز عادی است اما یک عنصر جادویی و غیرطبیعی در آنها وجود دارد.
مکتب رئالیسم پس از فروپاشی مکتب رمانتیسیسم بهوجود آمد. این مکتب موضوع کار خود را در جامعه معاصر مییافت؛ بنابراین، چنین ادبیاتی نمیتوانست مانند رمانتیسیسم فردی و اشرافی باشد. رئالیسم مکتبی عینی و غیرشخصی است و قهرمانان رمانهای رئالیستی نه افرادی غیرعادی بلکه از مردم عادی هستند.
«رئالیسم جادویی» یکی از شیوههای جدید داستاننویسی است که در آن نویسنده از شاخصههایی همچون «سحر و جادو» و «وهم و خیال» در بستر واقعیت، چنان ماهرانه استفاده میکند که شخصیتها و رخدادهای داستان برای خوانندگان کاملاً طبیعی و باورپذیر مینماید.
«غلامحسین ساعدی» و «نجیب محفوظ» از جمله پیشگامان این سبک داستاننویسی در ادبیات داستانی فارسی و عربی بهشمار میروند. رمانهای «عزاداران بیل» ساعدی و «شبهای هزار شب» اثر محفوظ از نمونههای برجسته این شیوه داستاننویسی هستند. رئالیسم جادویی بهتنهایی یک مکتب ادبی در نظر گرفته نشده است بلکه زیرگروه رئالیسم قرار میگیرد. این گونه ادبی میتواند بهدرستی در ادبیات داستانی ایرانی بهکار گرفته بشود؛ هرچند در کشورهای غربی این سبک از داستاننویسی به انحراف کشیده شده و باعث گردیده تا ادبیات هدفمندِ استعماری، بسیاری از حقایق تلخ رخداده در غرب مثل بردهداری، جنگ ویتنام و... را تحریف کند. در بررسی ساختاری و محتوایی سبک رئالیسم جادویی مشخص گردیده است که اولاً حضور عنصر تخیل، وهم و جادو بسیار کمتر از عنصر حقیقتگرایی است. میزان شباهت این سبک با مکتب سورئالیسم باعث شده تا در بطن داستانها حوادث و حقایق روزانه انسان عادی بیشتر درشتنمایی گردد و در بعضی بخشها، عناصر فراواقعی و ماوراالطبیعه مورد استفاده قرار گیرد. شخصیتهای داستانی این سبک در دو جهانِ ظاهراً متضاد زندگی میکنند. نویسندگان این شیوه بهخوبی میدانند که چه روشی در پیش بگیرند تا در انتقال شخصیت از یک جهان به جهان دیگر دچار مشکل نگردند. این دو جهان شخصیتها عبارتند ازجهان حقیقی و جهان تخیلی و فراحسی.
نام
تاریخ ۲۳:۵۷ ۹۹.۱۱.۰۲
امتیاز